پژوهشگاه رنگ با همکاری انجمن علمی رنگ ایرانعلوم و فناوری رنگ1735-877910220160621The Study of Luster Glaze Synthesis on the Basis of the First Formula in Bookمطالعه ساخت لعاب زرین فام بر اساس اولین فرمول کتاب «جواهرنامه نظامی»717876185FAسید محمدمیرشفیعیدانشکده هنر های اسلامی، دانشگاه هنر اسلامی تبریزمسعودباقرزاده کثیریدانشکده هنرهای کاربردی، دانشگاه هنر اسلامی تبریزJournal Article19700101Luster glaze is a very thin layer of silver and copper nanoparticles with a metallic luster in different color range formed on the surface of the glaze during the third stage of heating in reduction condition. Javaher name-ye-Nezami by Mohammad- ibn Abi-al-BarakatJuhari-Nishaboori is the earliest historical documents on Luster glaze which has various formulas for making this glaze.However, the key question is, whether one can still produce luster glaze based on these formulas. In the present study, by using an experimental approach, we verify the accuracy of one the formulas presented in this book. The first formula in the book Javaher Name-ye-Nezami was chosen while the research method was evaluative and it has been done through observations and experiments. The results show that the formula presented in Javaher-Name-ye-Nezami are quite capable of preparing Luster glaze.زرین فام، تشکیل لایه بسیار نازکی از نانو ذرات مس و نقره با جلای فلزی در طیفهای رنگی گوناگون است که بر روی لعاب در سومین مرحله پخت در شرایط احیاء کوره ایجاد میگردد. در پژوهش حاضر با رویکردی تجربی، صحت فرمولهای ارائه شده درکتاب «جواهرنامه نظامی»تالیف محمد بن ابی البرکات نیشابوری بررسی و اولین فرمول ارائه شده در کتاب فوق، به عنوان نمونه انتخاب و مورد آزمایش قرار گرفته است. به طوری که مینای مذکور به صورت عملی بر روی سفال لعابدار ایجاد گردیده و در ادامه ضخامت لعاب پایه و مینای زرین فام تشکیل یافته، ساختار شیمیایی این لایهها و نحوه پخش عناصر عمده تشکیل دهنده آنها توسط مطالعات میکروسکوپ الکترونی روبشی مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج آزمایشها نشان داد که فرمول ارائه شده میتواند ما را به ساخت لعاب زرین فام برساند.پژوهشگاه رنگ با همکاری انجمن علمی رنگ ایرانعلوم و فناوری رنگ1735-877910220160621Effect of Nano Silica on Acrylic Pressure Sensitive Adhesive Applied on Plasma Treated PP Surface Using Taguchi Methodاثر نانوسیلیکا در افزایش چسبندگی چسبهای فشار حساس اکریلیکی بر روی سطح پلیپروپیلن آمایش شده با روش پلاسما در نقطه بهینه798776186FAعباسعلیموذنIslamic Azad University, Tehran South Branch، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوبمحمدرضاکلاییگروه مهندسی پلیمر، دانشگاه آزاد- واحد تهران جنوب0000-0003-2396-7006منوچهرخراسانیپژوهشکده رنگ و پلیمر، دانشگاه صنعتی امیرکبیرJournal Article19700101This study was designed to investigate the effect of nano silica particles on the pressure-sensitive acrylic adhesive bonding on polypropylene film. In this work, the effect of plasma treatment on polypropylene films was examined. Selected variables including plasma treatment time, power and gas type at three levels were considered. Results were analyzed by Taguchi method and optimum condition of high adhesive strength at 7 minutes, power of 100 W and argon gas was obtained. Then varying amounts of silica nanoparticles were added to the acrylic adhesive. Adhesion strength test method was evaluated and the results showed that the strength increases to maximum value at 5.0 weight of nano silica. Functional groups on PP surface following plasma treatment were also detected using ATR- FTIR method; moreover, the etching condition of the surface was examined by both SEM and AFM methods.در این تحقیق تاثیر عملیات پلاسما و درصد نانو ذرات سیلیکا با استفاده از روش آماری تاگوچی بر روی چسبندگی چسبهای فشار حساس بر روی فیلمهای پلیپروپیلن بررسی شد. متغیرهای انتخابی در عملیات پلاسما شامل زمان، توان و نوع گاز هر کدام در سه سطح در نظر گرفته شدند. گروههای عاملی ایجاد شده بر روی سطح با استفاده از روش ATR-FTIR شناسایی شد. همچنین میزان حکاکی حاصله بر روی سطوح توسط آزمونهای SEM و AFMمورد بررسی قرار گرفت. آمایش سطحی انجام شده توسط روش تاگوچی تحلیل و بالاترین استحکام چسبندگی در زمان 7 دقیقه، توان 100وات و گاز آرگون به دست آمد. سپس مقادیر مختلفی از نانو ذرات سیلیکا به چسب اکریلیکی اضافه و بر روی سطح مورد نظر اعمال شد. آزمون استحکام چسبندگی با روش استحکام پوستی بررسی و نتایج حاصله حاکی از آن بود که بهترین استحکام مر بوط به افزایش 0.5 درصد ذرات نانوسیلیکا به چسب میباشد.پژوهشگاه رنگ با همکاری انجمن علمی رنگ ایرانعلوم و فناوری رنگ1735-877910220160621Improvement of Dyeability of Woolen Pile Used in hand-knotted Carpet Through Biocompatible Chitosan Derivative: Study on Dyeing and Fastness Properties using Weld natural dyeبهبود رنگپذیری خامه پشمی مصرفی در فرش دستباف با مشتق زیستسازگار کیتوسان: مطالعه خواص رنگرزی و ثبات رنگی با ماده رنگزای طبیعی اسپرک899676187FAلیلامهرپروردانشکده فرش، دانشگاه هنر اسلامی تبریزسیامکصفاپوردانشکده فرش، دانشگاه هنر اسلامی تبریز0000-0001-8589-8670موسیصادقی کیاخانیگروه پژوهشی مواد رنگزای آلی، موسسه پژوهشی علوم و فناوری رنگ و پوشش0000-0003-0513-8255کمالالدینقرنجیگگروه پژوهشی مواد رنگزای آلی، قطب علمی رنگ، موسسه پژوهشی علوم و فناوری رنگ و پوشش0000-0002-0115-3557Journal Article19700101In this study, woolen pile used in hand-knotted carpet was modified through biocompatible chitosan derivative, namely, chitosan- polypropylene imine dendrimer (CS-PPI) hybrid, and then its dyeability and color fastness using weld natural dye were investigated. The impact of CS-PPI, dyeing pH and dye concentration on the dyeability of the substrates were then studied. According to the results, as the CS-PPI amount increased, the dyeability and color depth was considerably enhanced. In the case of modified wool, the amount of dye exhausted at pH 7 was markedly higher than that at pH 4 while no appreciable difference was observed for pristine wool dyeability with pH changes. Color strength (K/S) data were in the following order of the CS-PPI modified wool>Aluminium-mordanted wool>pristine wool. Modification of wool had no adverse impact on color fastness and even in some cases resulted in minor improvement in fastness properties. Overall, it was concluded that mordant and acid could be eliminated from natural dyeing through wool modification with biocompatible CS-PPI that is of great importance from ecological point of view.در این مطالعه، خامه پشمی مصرفی در فرش دستباف با مشتق زیستسازگار کیتوسان، یعنی ترکیب کیتوسان-دندریمر پلی پروپیلن ایمین (CS-PPI) نسل دوم اصلاح شد و ویژگیهای رنگرزی و ثبات رنگی آن با ماده رنگزای طبیعی اسپرک بررسی شد. اثر مقدار ترکیب CS-PPI، pH رنگرزی و غلظت ماده رنگزا بر روی قابلیت رنگرزی پشم مطالعه شد. نتایج نشان داد که با افزایش مقدار ترکیب CS-PPI، قابلیت رنگرزی، غلظت اشباع ماده رنگزا و عمق رنگی بهبود یافت. مقدار رمقکشی پشم اصلاح شده در pH خنثی نسبت به شرایط اسیدی به میزان قابل توجهی بهبود یافت، در حالی که تغییر محسوسی در قابلیت رنگرزی پشم خام با تغییر در pH مشاهده نشد. قدرت رنگی (K/S) الیاف رنگرزی شده به ترتیب: پشم اصلاح شده با CS-PPI>پشم دندانه شده با آلومینیم>پشم اصلاح نشده (خام) بود. اصلاح پشم تاثیر منفی بر ثبات های رنگی نداشت و حتی در برخی موارد باعث بهبود جزئی ثباتها نیز گردید. بهطور کلی نتایج نشان داد که میتوان توسط اصلاح پشم با ترکیب زیستسازگار CS-PPI، دندانه و اسید را از فرآیند رنگرزی طبیعی اسپرک حذف نمود که از نظر زیستمحیطی اهمیت زیادی دارد.پژوهشگاه رنگ با همکاری انجمن علمی رنگ ایرانعلوم و فناوری رنگ1735-877910220160621Dye Removal of Reactive Dyes Using UV/H2O2/MWCNTsحذف مواد رنگزای راکتیو با استفاده از پرتو فرابنفش/ پراکسید هیدروژن/ نانو لولههای کربنی چنددیواره9710676188FAشمیساآزادیدانشکده نساجی، داشنگاه یزدمحمدخواجه مهریزیگروه مهندسی نساجی، دانشگاه یزد0000-0001-6339-7728Journal Article19700101In this study, decoloration of reactive dyes with different structures has been discussed by using Multiwalled Carbon Nanotubes (MWCNTs) and hydrogen peroxide under UV radiation. Adsorption rate was investigated under various parameters (initial dye concentration, salt and pH). The dye removal results has been significantly decreased by increasing of dye concentration with the optimal value of carbon nanotubes (0.2 g/l) and pH=4. Also, by raising the salt dosage, the dye removal is gradually reduced. The COD removal results indicated that the hydrogen peroxide under UV radiation causes degradation color and producing pollutant. The results of coefficient constant R2 showed that the dye adsorption of this reactive dyes were correlated reasonably well by Langmuir isotherm. Moreover, the kinetic of this dyes according to their coefficient constant followed the second-order pseudo model.در این تحقیق حذف مواد رنگزای راکتیو با ساختارهای مختلف با استفاده از نانو لولههای کربنی چنددیواره (MWCNTs) به همراه پراکسید هیدروژن در حضور پرتو فرابنفش مورد بررسی قرار گرفت. سرعت جذب تحت مهمترین عوامل فرآیند (غلظت اولیه ماده رنگزا، نمک و pH) بررسی شد. نتایج جذب ماده رنگزا توسط دستگاه طیفسنج نشان داد که با افزایش غلظت ماده رنگزا با مقدار بهینه نانو لولههای کربنی g/l 0.2 و 4=pH میزان حذف ماده رنگزا بصورت محسوسی کاهش یافته است. همچنین با افزایش مقدار نمک درصد رنگبری به تدریج کاهش یافته است. نتایج مربوط به حذف COD نشان داد حضور پراکسید هیدروژن در برابر اشعه فرابنفش باعث تخریب ماده رنگزا و تولید آلاینده میگردد. نتایج ثابت تصحیح R2 نشان داد که دادههای بهدست آمده برای این مواد رنگزای راکتیو با مدل ایزوترم جذب لانگ میور مطابقت خوبی دارد. علاوه بر این، سینتیک جذب مواد رنگزای انتخابی باتوجه به ثابت تصحیح آنها از مدل شبه مرتبه دوم پیروی میکند.پژوهشگاه رنگ با همکاری انجمن علمی رنگ ایرانعلوم و فناوری رنگ1735-877910220160621Removal of Organic Pigment from Environmental Samples using Magnetic Nanoparticles Functionalized with Porphyrinبررسی حذف رنگدانههای آلی از نمونههای محیطی با استفاده از سنتز نانوذرات مغناطیسی عاملدارشده با پورفیرین10711676189FAلالهعدل نسبگروه پژوهشی شیمی و پلیمر، پژوهشگاه استاندارد، پژوهشکده شیمی و پتروشیمیلیلاحیدریگروه پژوهشی شیمی و پلیمر، پژوهشگاه استاندارد، پژوهشکده شیمی و پتروشیمیسمیرااوسطیگروه پژوهشی شیمی و پلیمر، پژوهشگاه استاندارد، پژوهشکده شیمی و پتروشیمیآزادهپیری صدیقگروه پژوهشی شیمی و پلیمر، پژوهشکده شیمی و پتروشیمی، پژوهشگاه استاندارد،Journal Article19700101Colors are the most widely consumed chemicals in different industries which always some colors enter in nature. The destruction and removal of organic pollutants in ways that are not harmful to the environment are important. Organic pollutants can be removed by many compounds such as photocatalys that porphyrin is one of the most important of them. In this study, removal of color pollutants has been investigated from environmental samples by magnetic nanoparticles functionalized with porphyrin. Firstly, magnetic nanoparticles synthesized and functionalized by the NH2 groups, then porphyrin photocatalyst had been placed on the particles. FT-IR spectroscopy and transmission electron microscopy were used for identification of strucrure and size of synthesized nano particles. After a three-step synthesis, under optimal conditions (temperature 20 °C, adsorbent 20 mg, absorption time 5 minutes and maximum capacity 76 mg g-1) remove of pigments was determined by this nanoparticles. Under these optimum conditions, group of colors that can be used as an indicator and also water-base colors were tested.ترکیبات رنگدهنده از پرمصرفترین مواد شیمیایی در صنایع مختلف بوده که همواره بخشی از آن وارد طبیعت میگردد. لذا تخریب و از بین بردن این آلایندههای آلی به روشهایی که برای محیطزیست مضر نباشد مهم است. حذف آلایندههای آلی میتواند توسط ترکیبات فراوانی از جمله کاتالیزورهای نوری انجام گیرد که پورفیرین جزء یکی از مهمترین آنها است. در این تحقیق حذف آلایندههای رنگی از نمونههای محیطی با استفاده از نانوذرات مغناطیسی عاملدار شده با پورفیرین بررسی شده است. ابتدا نانوذرات مغناطیسی Fe3O4 سنتز شده و سپس توسط گروههای NH2، سطح این ذرات فعال گردیده تا کاتالیزور نوری پورفیرین روی این ذرات قرار گیرد. طیفسنجی زیرقرمز برای بررسی ساختار نهایی نانوذرات و تصاویر میکروسکوپ الکترونی عبوری برای بررسی اندازه ذرات به کار گرفته شدند. بعد از سه مرحله سنتز، تحت شرایط بهینه (دمای20 درجه سانتیگراد، 20 میلیگرم جاذب، زمان جذب 5 دقیقه و بیشینه ظرفیت جذب mg g-1 76) حذف رنگدانهها توسط این نانوذرات بررسی شد. تحت این شرایط بهینه حذف گروهی از ترکیبات رنگدهنده که به عنوان شناساگر استفاده میشوند و همچنین رنگهای بر پایه آبی نیز بررسی گردید.پژوهشگاه رنگ با همکاری انجمن علمی رنگ ایرانعلوم و فناوری رنگ1735-877910220160621Synthesis, Structural Characterization and Photocatalytic Activity Evaluation of CdTe Quantom Dots with Visible Light-Photo Activation for Degradation and Photocatalytic Decolorization of Organic Pollutantsسنتز، شناسایی ساختاری و ارزیابی فعالیت کاتالیزور نوری نقاط کوانتومی CdTe با فعالسازی به وسیله نور مرئی برای تخریب و رنگزدایی کاتالیزور نوری آلایندههای آلی11712776190FAمحمودروشنیدانشکده علوم پایه، گروه شیمی، دانشگاه ایلاممریم الساداتمأوائیشیمی، دانشگاه ایلامJournal Article19700101CdTe quantum dot was synthesized by a wet chemical route in aqueous solutions, and used as a visible-light responsive photocatalyst for the photodegradation of pollution dyes. The Quantum Dots (QDs) size was controlled by adding TGA as a capping agent. The structure and properties of CdTe quantom dot were characteized by X-ray diffraction (XRD), Transmission Electron Microscopy (TEM), Photoluminescence (PL) and UV-Vis. The average size of CdTe quantum dot was found to be 2.8 nm. In this study, a cationic dye (i.e. Thionine) was chosen as a model molecule to investigate catalytic behavior of the prepared CdTe QDs as efficient nano-materials. The effect of dosage of QDs, pH, time and initial dye concentration on the degradation effeciency of dyes were studied. The possible mechanism of visible light photocatalytic degradation is also proposed.نقاط کوانتومی CdTe با روش شیمیایی مرطوب سنتز شدند و به عنوان کاتالیزوز نوری پاسخگو به نور مرئی برای تخریب آلاینده مواد رنگزا مورد بررسی قرار گرفت. اندازه ذرات با اضافهکردن تیو گلیکولیک اسید ((TGA به عنوان عامل پوشاننده کنترل شد. مشخصات ساختاری نقاط کوانتومی CdTe با استفاده از پراش پرتو X (XRD) و میکروسکوپ الکترونی عبوری (TEM)، طیف جذبی و فلوئورسانس بررسی شد. اندازه متوسط نقاط کوانتومی CdTe، 2.8 نانومتر به دست آمد. در این مطالعه، ماده رنگزای کاتیونی تیونین به عنوان یک مولکول مدل برای مطالعه رفتار کاتالیزوری نقاط کوانتومی CdTe سنتز شده به عنوان نانو مواد موثر بررسی شد. اثر مقدار نقاط کوانتومی، pH، زمان و غلظت اولیه ماده رنگزا بر میزان تخریب آن بررسی شدند. همچنین سازوکار احتمالی تخریب کاتالیزوری نوری تحت نور مرئی ارائه شد.پژوهشگاه رنگ با همکاری انجمن علمی رنگ ایرانعلوم و فناوری رنگ1735-877910220160621Aqueous Phase Synthesis of ZnTe Quantum Dots Using Sodium Telluriteسنتز آبی نقاط کوانتومی تلورید روی با استفاده از سدیم تلوریت12913676191FAعلیرضاسلیمانیدانشکده مواد، دانشگاه آزاد اسلامیابوالقاسمنورمحمدیگروه مهندسی نانوفناوری، دانشگاه اصفهانمحمد حسنیوسفیگروه نانو فیزیک، دانشگاه صنعتی مالک اشترJournal Article19700101ZnTe Quantum dots (QDs) were successfully synthesized via co-precipitation method in an aqueous medium by using sodium tellurite (Na2TeO3) as the tellurium precursor, for the first time. Using sodium tellurite caused avoiding the complicate processes associated with the preparation of NaHTe and H2Te precursor materials and facilitated the synthesis process. Phase and microstructure of the obtained QDs were characterized by X-ray diffraction (XRD) and transmission electron microscopy (TEM) methods, and their optical properties were studied by UV-Vis absorption and photoluminescence spectroscopy measurements. XRD analyses revealed formation of single phase wurtzite ZnTe nanocrystals. The average nanocrystallite size was estimated by the Williamson–Hall method, came out to be ~ 2 nm. Optical band gap of the produced QDs was determined through fitting the measured optical absorption spectra, which confirmed quantum confinement effects. The average size of nanocrystals was calculated based on the optical data, using the Brus equation, to be 2.1 nm, which is close to the Williamson-Hall calculations. TEM micrographs indicated that ZnTe QDs with rather spherical shape and uniform morphology are obtained.نقاط کوانتومی تلورید روی برای اولین بار با استفاده از سدیم تلوریت (Na2TeO3) به عنوان پیش ماده تلوریم، به روش همرسوبی در محیط آبی سنتز گردید. با استفاده از سدیم تلوریت فرآیند تولید نقاط کوانتومی تلورید روی تسهیل شد و از انجام مراحل پیچیده تولید پیش مادههای NaHTe و H2Te اجتناب گردید. برای ارزیابی خواص فازی و ریزساختار نقاط کوانتومی تولید شده از آزمونهای پراش پرتوی ایکس (XRD) و میکروسکوپ الکترونی عبوری (TEM) و برای بررسی خواص نوری از آزمونهای طیفسنجی جذب در ناحیه مرئی- فرابنفش (UV-Vis) و طیفسنجی فوتولومینسانس (PL) استفاده شد. نتایج آزمون پراش پرتوی ایکس، تشکیل فاز بلوری ورتزیت تلورید روی را تایید کرد. همچنین به کمک رابطه ویلیامسون- هال اندازه بلورکها در حدود 2 نانومتر تخمین زده شد. با برازش طیف جذب نانوذرات، گاف انرژی نوری آنها محاسبه و آثار محدودیت کوانتومی در نقاط کوانتومی تولید شده تایید گردید. با استفاده از دادههای نوری و رابطه براس متوسط اندازه نانوبلورها 2.1 نانومتر بدست آمده که به اندازه نانوبلورکها (نتایج محاسبات ویلیامسون- هال) نزدیک است. تصاویر میکروسکوپ الکترونی عبوری نشان داد که نقاط کوانتومی تلورید روی با ریزساختار نسبتا یکنواخت و با شکل نزدیک به کره به دست آمدهاند.