پژوهشگاه رنگ با همکاری انجمن علمی رنگ ایرانعلوم و فناوری رنگ1735-877914120200521Evaluation of Adhesion Strength of Coatings and Face Layers Properties of Foam Core Lightweight Panelsارزیابی استحکام چسبندگی پوشش و ویژگیهای لایههای سطحی تختههای سبک وزن هسته فوم11181592FAسعیدخجسته خسروگروه علوم و صنایع چوب و کاغذ، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تربیت مدرس نور، مازندران، ایرانعلیشالبافانگروه علوم و صنایع چوب و کاغذ، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تربیت مدرس نور، مازندران، ایرانهایکوتومنگروه مهندسی کشاورزی، چوب و عمران، دانشگاه علوم کاربردی برن، سوئیسJournal Article20190130<em>The aim of this study was the evaluation of adhesion strength of surface coatings in lightweight foam core panels. Lightweight foam core panels were manufactured with 3, 4, and 5 mm face layers thicknesses and two press temperature of 130 °C and 160 °C. Face layers properties and also adhesion strength of acrylic and polyurethane coating on lightweight panels was investigated. The results showed that the surface soundness, surface roughness, and surface wettability were significantly increased in panels produced by 130 °C whilst the face layers thicknesses increased from 3 to 5 mm. Conversely, the surface soundness, surface roughness, and surface wettability were significantly decreased in panels produced by 160 °C whilst the face layers thicknesses increased from 3 to 5 mm. The results also showed that the adhesion strength of polyurethane coating was drastically higher than that of water-based acrylic coating. The highest adhesion strength was obtained in panels manufactured with press temperature of 130°C, face layers thickness of 5 mm and polyurethane coating.</em>هدف از تحقیق حاضر ارزیابی استحکام چسبندگی پوشش تختههای سبکوزن هسته فوم میباشد. تختههای سبکوزن با روش پیوسته یک مرحلهای و لایههای سطحی با ضخامتهای 3، 4 و 5 میلیمتر و با دمای پرس در دو سطح 130 و 160 درجه سانتیگراد تولید شدند. ویژگیهای لایههای سطحی و همچنین استحکام چسبندگی پوششهای آکریلیک پایه آب و پلییورتان پایه حلال اعمالی روی تختههای سبک وزن مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که با افزایش ضخامت لایههای سطحی در تختههای تولیدی با دمای 130 درجه سانتیگراد، استحکام سطحی، زبری و ترشوندگی سطح افزایش قابل توجهی یافته است. در حالی که در تختههای تولیدی با دمای 160 درجه سانتیگراد با افزایش ضخامت لایههای سطحی، استحکام سطحی، زبری و ترشوندگی سطح کاهش قابل توجهی یافت. همچنین نتایج بیانگر بالاتر بودن میزان چسبندگی پوششهای پلییورتان در اکثر تیمارها نسبت به پوششهای آکریلیک پایه آب بود. بیشترین میزان چسبندگی پوشش نیز در تختههای تولیدی با دمای 130 درجه سانتیگراد، لایههای سطحی 5 میلیمتر و با پوشش پلییورتان به دست آمد.پژوهشگاه رنگ با همکاری انجمن علمی رنگ ایرانعلوم و فناوری رنگ1735-877914120200521Study of Dyes Removal from Binary System by Hazelnut Husk as Agricultural Waste by Response Surface Methodologyمطالعه حذف مواد رنگزا از مخلوط دوتایی توسط پوست سبز فندق به عنوان پسماند کشاورزی با روش سطح پاسخ132381603FAرضاتبارکیگروه شیمی، دانشکده علوم پایه، دانشگاه ایلام، ایلام، ایراننگارصادقی نژاددانشکده علوم پایه، دانشگاه ایلام، ایلام، ایرانهایدهپورعجمدانشکده علوم پایه، دانشگاه ایلام، ایلام، ایرانJournal Article20190216<em>Biosorption of Indigo carmine and Methyl orange in single and binary systems by hazelnut husk was optimized by response surface methodology. The optimum conditions for binary system were determined as pH 3, biosorbent concentration 0.1 g/L and equilibrium time of 60 min. At this condition, total biosorption capacity was 0.12 mmol/g. Four isotherm models were compared in single and binary systems. The biosorption data were fitted very well to Freundlich isotherm and second-order kinetic model. Thermodynamic studies showed that the biosorption process was spontaneous. Hazelnut husk as a natural biosorbent can be used for scale-up purposes due to its low cost, availability and good total capacity for the removal of dyes. Comparison of results with other biosorbents shows that hazelnut husk had higher biosorption capacity with respect to chitosan, Brazil nut shell, rice husk, banana and orange peels. </em><em>جذب زیستی مواد رنگزای ایندیگوکارمین و متیل نارنجی در سیستمهای تک جزئی و دوجزئی به وسیله پوست سبز فندق با استفاده از روش سطح پاسخ بهینه شد.</em><em>شرایط بهینه برای سیستمهای دو جزئی در </em><em>pH</em><em>برابر 3</em><em> و غلظت جاذب</em><em>g/l</em><em> 0.1 و زمان تعادل برابر 60 دقیقه بهدست آمد. در این شرایط ظرفیت جذب کل</em><em>mmol/g </em><em> 0.12 بود. چهار مدل ایزوترم در سیستمهای تک جزئی و دو جزئی مقایسه شدند. ایزوترم فروندلیشو مدل سنتیک شبه درجه دوم به خوبی بر دادههای آزمایش برازش شدند. مطالعات ترمودینامیک نشان داد که فرآیند جذب زیستی خودبهخودی است. پوست سبز فندق به عنوان یک جاذب زیستی طبیعی، به علت ارزان بودن، در دسترس بودن و ظرفیت خوب جذب برای حذف مخلوط مواد رنگزا در ابعاد وسیع قابل استفاده است.</em><em> مقایسه نتایج با دستاوردهای سایر جاذبها نشان داد که</em><em>پوست سبز فندق دارای ظرفیت جذب بالاتری برای این مواد رنگزا نسبت به کیتوسان، پوست جوز برزیلی، سبوس برنج، پوست موز و پوست پرتقال است.</em>پژوهشگاه رنگ با همکاری انجمن علمی رنگ ایرانعلوم و فناوری رنگ1735-877914120200521Modification of Polysulfone Membrane Using Basil Seed Gum Nanoparticles for Removal of Methylene Blue from Wastewaterاصلاح غشا پلیسولفون با استفاده از نانوذره صمغ دانه ریحان به منظور حذف ماده رنگزای متیلن آبی از پساب253981604FAجمانهتفرشیدانشکده مهندسی نساجی، دانشگاه صنعتی اصفهان، اصفهان، ایرانحسینفشندیدانشکده مهندسی نساجی، دانشگاه صنعتی اصفهان، اصفهان، ایرانغزالهامینی ارشاددانشکده مهندسی شیمی، دانشگاه صنعتی اصفهان، اصفهان، ایرانJournal Article20190421<em><span>Novel polysulfone (PSf)-based nanocomposite membranes with different contents of Basil seed gum (BSG) nanoparticles were prepared using vapor-induced phase separation (VIPS) method. Planetary ball mill was used for preparation of BSG nanoparticles with diameters ranging between 30-50 nm (average: 42 nm). The prepared PSf nanocomposite membranes were characterized using SEM imaging and FTIR spectroscopy and evaluation of different properties of membranes including hydrophilicity, water content, mechanical properties, overall porosity, mean pore size, pure water flux and methylene blue (MB) rejection. Using BSG nanoparticles, hydrophilicity, pure water flux, Young’s modulus and MB rejection of PSf membrane were significantly enhanced. Using optimum content of nanoparticles, i.e. 3 wt.%, the maximum increase in pure water flux of membrane by 5933% from 0.6 to 36.2 L/(m<sup>2</sup>.h) was observed. The maximum MB rejection (99%) was measured for PSf membrane containing 5 wt.% nanoparticles. </span></em><em>غشاهای جدید نانوکامپوزیت بر پایه پلیسولفون </em><em>(PSf)</em><em>حاوی درصدهای وزنی مختلف از نانوذرههای صمغ دانه ریحان </em><em>(</em><em>BSG</em><em>)،</em><em> با استفاده از روش جدایی فازی ناشی از بخارآب </em><em>(VIPS)</em><em> تولید شد. برای تولید نانوذرههای </em><em>BSG</em><em> با قطر متوسط 42 نانومتر،</em><em>از آسیاب سیارهای استفاده شد. به منظور توصیف ساختار و عملکرد غشاهای نانوکامپوزیت از تصویربرداری </em><em>SEM</em><em> و طیفسنجی </em><em>FTIR</em><em>و همچنین اندازهگیری میزان آبدوستی، محتوای آب، خواص مکانیکی، تخلخل کلی، میانگین اندازه حفرهها، شار آب خالص و پسزنی متیلن بلو </em><em>(MB)</em><em>بهره گرفته شد. با افزودن نانوذرههای </em><em>BSG</em><em>، آبدوستی، شار آب خالص، مدول یانگ و پسزنی </em><em>MB</em><em>در غشای </em><em>PSf</em><em>به میزان چشمگیری بهبود یافت. شار آب خالص غشا با افزودن مقدار بهینه نانوذره یعنی ۳ درصد وزنی، بیشترین افزایش در حدود 5933 درصد از 0.6 تا 36.2 لیتر بر (متر مربع. ساعت) را نشان داد. بیشترین مقدار پسزنی </em><em>MB</em><em> (۹۹ درصد) برای غشای </em><em>PSf</em><em>حاوی 5 درصد وزنی نانوذره اندازهگیری شد. </em>پژوهشگاه رنگ با همکاری انجمن علمی رنگ ایرانعلوم و فناوری رنگ1735-877914120200521Plasma Modification to Improve the Adhesion Resistance of the Wood Coatingبهبود چسبندگی پوششهای رنگی به چوب با استفاده از آمایش سطحی پلاسما414781605FAهادیغلامیانگروه علوم و صنایع چوب و کاغذ، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران، کرج، ایران0000-0002-8499-5732Journal Article20190311<em>In this study, the effect of plasma modification on improving the adhesion resistance of solvent-borne and waterborne polyurethane coatings in wood was evaluated. For this purpose, wood samples of poplar with a moisture content of 8% and dimensions of 2×10×15 (L×R×T) mm were prepared and their surfaces treated with plasma for 60, 120, 300 and 600 seconds. Then, the surfaces were coated with a solvent and waterborne polyurethane coatings and they were measured by a Pull-off adhesive strength. The results of the contact angle test indicate that the plasma treatment reduced the contact angle and increase the wettability of wood surface. Also, the results of adhesion test after plasma treatment showed that the lowest and highest parameter were related to the solvent-borne (2.9 Mpa) and waterborne (3.4 Mpa) coating respectively, one of the effective factors is increase the surface hydrophilicity of wood by plasma treatment. Plasma treatment had a significant effect on increasing adhesion, so that the adhesion is improved with increasing treatment time, and the highest change in the plasma's effect per unit time was the 60-second. Thus, it can be claimed that the ability of plasma treatment to improve the adhesion of coatings depends on the type of coating resin and plasma treatment time. </em><em>در این تحقیق تاثیر استفاده از آمایش سطحی پلاسما در بهبود چسبندگی پوشش پایه آب و پایه حلال پلییورتان در چوب مورد ارزیابی قرار گرفت. به همین منظور نمونههای چوبی از گونه صنوبر با رطوبت 8 درصد به ابعاد</em><em>(</em><em>L×R×T</em><em>) </em><em>2×10× 15</em><em> میلیمتر تهیه و سطوح آنها با استفاده از پلاسما به مدت 60، 120، 300 و 600 ثانیه آمایش گردید. سپس، سطوح نمونهها با پوشش پلییورتان پایه حلال و پایه آب پوشش داده شد و پس از خشک شدن آن توسط دستگاه چسبندگی کششی (</em><em>Pull off</em><em>) میزان مقاومت به چسبندگی آنها اندازهگیری گردید. نتایج آزمون زاویه تماس نشان داد که تیمار پلاسما باعث کاهش زاویه تماس و </em><em>افزایش خواصیت ترشوندگی </em><em>سطح چوب شده است. همچنین، نتایج مطالعات چسبندگی کششی نشان دهنده آن است که کمترین و بیشترین میزان چسبندگی پس از آمایش پلاسما به ترتیب مربوط به پوشش پایه حلال با نسبت میانگین 2.9 (</em><em>Mpa</em><em>) و پوشش پایه آب با نسبت میانگین 3.4</em><em>(</em><em>Mpa</em><em>) بود، که میتوان یکی از عوامل موثر آن را آبدوستی سطح چوب در اثر تیمار پلاسما دانست. تیمار با پلاسما اثر قابل توجهی بر افزایش چسبندگی پوشش داشته، به طوری که با افزایش زمان تیمار میزان چسبندگی بهبود یافته است</em><em>و همچنین، </em><em>بیشترین میزان تغییرات تاثیر پلاسما در واحد زمان مربوط به نمونه 60 ثانیه پلاسما شده بود. بنابراین، </em><em>میتوان گفت؛</em><em> توانایی تیمار پلاسما برای افزایش چسبندگی پوششها بستگی به نوع رزین پوشش و زمان تیمار پلاسما دارد.</em>پژوهشگاه رنگ با همکاری انجمن علمی رنگ ایرانعلوم و فناوری رنگ1735-877914120200521Identification of Green and Red Pigments Used at Mural Painting of Zandieh in Shiraz by Instrumental Methodsشناسایی رنگدانههای سبز و قرمز دیوارنگارههای دوره زندیه در شیراز با روش دستگاهی496181608FAزهرانیکوییدانشکده حفاظت و مرمت دانشگاه هنر تهران، تهران، ایرانکورسسامانیاندانشکده حفاظت و مرمت دانشگاه هنر تهران، تهران، ایرانJournal Article20181120<em>The applied pigments in Zandieh period mural painting (Iran, 18<sup>th</sup> century) have been less studied technologically. This paper has examined two pigments, red and green, in mural paintings of the Zandieh buildings; Karim khan palace, Divankhaneh mansion and Haft Tann mansion, by XRF, XRD, FT-IR and PLM methods. By identifying the elements and compositions used in these pigments using XRF, XRD methods, as well as comparing the FT-IR spectra with the IRUG database and the PLM images of pigments and matching them with the corresponding Atlas Book, The results showed that the used pigments are Vermilion red and Malachite green. So, based on the historical and artistic pigments background knowledge, related to before and after Zandieh period and the gained results, Iranian people used limited pigments, as the painting style of Zandieh era continues before, especially Safavid era. In Zandieh era, pigments are similar to those of Safavid and Qajar era also continued.</em><em>رنگدانههای به کار رفته در دیوارنگارههای دوره زندیه (حدود 1193-1175 ه.ق) کمتر مورد بررسی فنشناسی قرارگرفتهاند. در این تحقیق<br /> دو رنگدانه قرمز و سبز دیوارنگارههای سه بنای زندیه کاخ کریم خان، عمارت دیوانخانه و عمارت هفتتنان با روشهای دستگاهی </em><em>XRF</em><em> ،</em><em>XRD</em><em>، </em><em>FT-IR</em><em> و </em><em>PLM</em><em>مورد بررسی قرار گرفتهاست. با شناسایی عناصر و ترکیبهای به کار رفته در این رنگدانهها در روشهای<br /> </em><em>XRF</em><em>, </em><em>XRD</em><em>و همچنین مقایسه طیفهای دریافتی در روش </em><em>FT-IR</em><em> با طیفهای موجود در پایگاه اطلاعاتی </em><em>IRUG</em><em> و عکسهای گرفتهشده از رنگدانهها زیر میکروسکوپ نوری </em><em>PLM</em><em>و تطبیق آنها با کتاب اطلس مربوطه</em><em>،</em><em>نتایج نشان </em><em>دادند که رنگدانههای قرمز و سبز استفاده شده در دیوارنگارههای این سه بنای دوره زندیه از رنگدانههای معدنی ساخته شده و با توجه به نتیجه آزمایشها رنگ قرمز، قرمز سرب و شنگرف و سبز به کار رفته سبز مالاکیت است. با توجه به بررسی پیشینه شناخت رنگدانههای هنری و تاریخی قبل و بعد از دوره زندیه و نتیجه به دست آمده مشخص میشود که ایرانیها از ترکیبات محدودی استفاده میکردهاند و همانطور که سبک نقاشی دوره زندیه ادامه دهنده دورههای قبل و بویژه دوره صفویه است</em><em>.</em><em> در دوره زندیه نیز از رنگدانههایی که در دوره صفویه در نقاشی به کار برده شده</em><em>استفاده میشده و در دوره قاجار نیز استفاده از این رنگدانهها ادامه یافته است.</em>پژوهشگاه رنگ با همکاری انجمن علمی رنگ ایرانعلوم و فناوری رنگ1735-877914120200521Effect of Mass Fraction of Water Nanodroplet and Water Content on the Localization Location of Dye Within Microemulsionاثر کسر جرمی نانوقطرات آب و نسبت مولی آب به ماده فعال سطحی بر روی مکان جایگزیدگی مولکولهای ماده رنگزا درون میکروامولسیون637181610FAعباسرهدارگروه فیزیک، دانشکده علوم پایه، دانشگاه زابل، زابل، ایرانعادلهمرادی کرگروه فیزیک، دانشکده علوم پایه، دانشگاه زاهدان، زاهدان، ایرانحامدنجفی آشتیانیگروه فیزیک، دانشکده علوم پایه، دانشگاه ولایت، ایرانشهر، ایرانJournal Article20190121<em>In this work, effect of water content as dispersed phase of water/AOT/oil microemulsions on the droplet size and location of hydrophilic probe of Rhodamine B (RhB) within microemulsion was studied by means of dynamic light scattering (DLS) and absorption spectroscopy. The dynamical characterization of micelles by DLS technique showed that by increasing the water content within AOT microemulsion containing dye with certain concentration, the droplet size increased and the interactions between nano-droplets were more attractive as a function of the mass fraction of nano-droplets (MFD). Study of the dye spectroscopy within microemulsion indicated that the changes in λ<sub>max</sub> of absorption of dye within AOT microemulsion decreased as W increased with MFD. It was also observed that hydrophilic dye of Rhodamine B can be located near tail of AOT (Gouy Chapman Layer) of microemulsion in addition to the locating into the water/oil interface (Stern Layer) but not in water droplet. On the other hand, the number of formed AOT-RhB ion pair complex in the oil increased with decrease in content of water of within water/AOT/oil microemulsion.</em><em>در این پژوهش، اثر کسر جرمی نانوقطرات آب </em><em>(MFD)</em><em> و مقدار آب بر روی مکان جایگزیدگی مولکولهای مواد رنگزا درون میکروامولسیون با استفاده از دستگاههای پراکندگی نور پویا (</em><em>DLS</em><em>) و طیفسنجی جذب مطالعه شد. مطالعه مشخصههای دینامیکی نانوقطرات آب به وسیله روش پراکندگی نور پویا نشان داد که با افزایش مقدار آب درون میکروامولسیون حاوی ماده رنگزا با غلظت مشخص، اندازه نانوقطرات افزایش مییابد. مطالعه طیفسنجی جذب ماده رنگزا درون نانوقطرات به وضوح نشان داد که طول موج جذب بیشینه ماده رنگزا درون نانوقطرات با افزایش مقدار آب</em><em> تابعی از </em><em>MFD</em><em> کاهش مییابد. </em><em>همچنین مطالعات طیفسنجی ماده رنگزا درون نانوقطرات نشان داد که ماده رنگزای آبدوست رودامین بی میتواند در نزدیکی دنباله زنجیره ماده فعال سطحی </em><em>AOT</em><em> در فصل مشترک آب/روغن درون میکروامولسیون</em><em>جایگزیده شود. از طرف دیگر ، تعداد جفت یون ماده فعال سطحی -رودامین بی تشکیل شده در روغن با کاهش در مقدار آب درون میکروامولسیون افزایش یافت.</em>پژوهشگاه رنگ با همکاری انجمن علمی رنگ ایرانعلوم و فناوری رنگ1735-877914120200521Fabrication of Red and Yellow OLEDs with Using Single Furnace Methodساخت دیود نور گسیل آلی زرد و قرمز با اضافه کردن ماده رنگزا به روش لایهنشانی تکبوتهای738281617FAمحمدجانقوریدانشکده فناوریهای صنعتی، دانشگاه صنعتی ارومیه، ارومیه، ایراندانشکده مهندسی برق،عزالدینمهاجرانیپژوهشکده لیزر و پلاسما، دانشگاه شهید بهشتی، اوین، تهران، ایرانمهدیقلی پور اصلدانشکده فناوریهای صنعتی، دانشگاه صنعتی ارومیه، ارومیه، ایرانپویاپناهیان فردانشکده فناوریهای صنعتی، دانشگاه صنعتی ارومیه، ارومیه، ایرانJournal Article20190504<em>Red and yellow organic light-emitting diodes (OLEDs) with using a single furnace method have been fabricated and investigated. The current-voltage, electroluminescence, luminescence-current, and CIE characteristics of dopants coumarin 6, Nile Red and 3, 4 TPP as well as co-doping of three dopants in Alq<sub>3</sub> were measured. Red emission with doping of [Nile Red], [C-6: Nile Red] and yellow emission with doping of [3, 4 TPP] and [C-6:3, 4 TPP] in Alq<sub>3</sub> were achieved. The co-doping of dopants of [C-6: Nile Red] and [C-6:3, 4 TPP] in Alq<sub>3</sub> decreased the bias and turn on voltage compared to pure [Nile Red] and [3, 4 TPP] in Alq<sub>3</sub> devices for the same current density. The highest EL efficiency was found for a [C-6: Nile Red (1:0.5)] and [C-6:3, 4 TPP (1:0.5)]. Results of this work indicate that the performance of red and yellow OLEDs fabricated with a single furnace is a promising candidate for fabrication of low-cost yellow and red OLEDs at more homogeneous layer instead of employing of two and three furnaces.</em><em>در این تحقیق دیود نور گسیل آلی زرد و قرمز با استفاده از لایه نشانی تک بوتهای ساخته شد. مشخصات الکتریکی، مختصات رنگی و نوری دیودهای ساخته شده مورد بررسی قرار گرفت. در این پژوهش اثر دوپکردن سه ماده رنگزای کومارین، قرمز نیلی و 3، 4- دی متوکسی پورفیرین</em><em> در محیط کمپلکس آلومینیم </em><em>(Alq<sub>3</sub>)</em><em> که </em><em>در منبع تبخیر آن از منبع تبخیر </em><em>تکبوتهای</em><em> به جای استفاده از منبع تبخیر سه و دوبوته، مورد بررسی قرارگرفت. دیود نور گسیل قرمز با دوپکردن </em><em>قرمز نیلی: کومارین </em><em>و دیود نورگسیل زرد با دوپکردن</em><em> 3، 4- دی متوکسی پورفیرین: کومارین</em><em>، داخل </em><em>Alq<sub>3</sub></em><em> به دست آمد. دوپ همزمان</em><em>قرمز نیلی: کومارین</em><em>و </em><em>3، 4- دی متوکسی پورفیرین: کومارین</em><em> ولتاژ</em><em>شروع روشنایی و</em><em>کاری را نسبت به</em><em> قرمز نیلی</em><em> و</em><em>3، 4- دی متوکسی پورفیرین</em><em> خالص داخل </em><em>Alq<sub>3</sub></em><em> برای چگالی جریان ثابت کاهش داد. بازدهی نوری بالا برای نیم درصد دوپشده حاصل شد. نتایج این پژوهش نشان داد که استفاده از یک بوته به جای سه بوته علاوه بر سادگی و ساخت فیلم یکنواخت، هزینههای لایه نشانی را هم پایین میآورد. </em>